loading...
راز باور - مشاوره کنکور تجربی
ادمین بازدید : 980 پنجشنبه 21 خرداد 1394 نظرات (0)

جمع مکسر دانستیم که جمع بر بیش از دونفر دلالت می کند . اسم های جمع یا سالمند یا مکسر اسم جمع سالم بر دونوع بود . جمع مذکر سالم که علامت آن (ونَ / ینَ ) بود . جمع مونث سالم که علامت آن (ات ) بود . ضمن اینکه ة از آخر کلمه حذف می شد . جمع مکسر از کسر می آید . یعنی شکسته شده . در واقع ما به خاطر اینکه از درس عربی بدمان می آید دق دلیمون را برسر جمع مکسر خالی می کنیم وبه حدی کلمه مان را می زنیم که دست وپا وسرش را می شکنیم وبعد هم همسایه ها از راه میرسند که ای بابا ! چرا این بیچاره را میزنی ؟ تقصیر این چیه که تو درس نمی خونی ؟ وآن را به بیمارستان می رسونند . حالا بعد از این زد نها ممکن است کلمه ما احتیاج به عصا و لوازم پزشکی پیداکند . ممکن هم است که اصلا قطع عضو بشود . شوخی کردم . اینها را گفتم که بدانید جمع های مکسر قانون خاصی ندارند وشما می بایست از راه شنیدن وحفظ کردن آنها را یاد بگیرید . اما یک نکته خیلی مهم راباید بدانید وآن هم اینکه : تمام اسم های مفرد ومذکری که برای نام بردن اشیاء وحیوانات هستند اگر بخواهند جمع بسته شوند جمع آنها حتما جمع مکسر است . مثل : باب (در ) »»» ابواب (درها) جدار(دیوار) ، جُدُر (دیوارها) قلم، اقلام کتاب ، کُتـُب دفتر ، دفاتر ولی این به معنی این نمی باشد که اسم های مفرد ومذکری که برای اشخاص به کار می روند جمع مکسر بسته نمیشوند .ممکن است بعضی از این اسم ها هم جمع مُکـّسَر بسته شوند . که خیلی از آنها را شما در زبان فارسی هم به کار می برید . مانند: شخص ، اشخاص طفل ، اطفال نبی ، انبیاء ولی ، اولیاء ولد(فرزند) ، اولاد (فرزندان) ممکن است اسمی هم مونث باشد و شما برای جمع بستن آن از جمع مکسر استفاده کنید . مانند: محفظة (کیف) ، محافظ (کیفها) نملة (مورچه) ، نمال (مورچه ها) نافذة (پنجره) ، نوافذ(پنجره ها) حالا چند تا جمع مکسر هم خودتان بیارید . ضمن اینکه یادتان باشد اگر جمع مکسر شما بر شخص دلالت می کرد اسم اشاره برای آن مانند اسم های جمع می آید . یعنی هؤلاء برای نزدیک واولئک برای دور . ولی اگر بر شیء یا حیوان دلالت می کرد اسم اشاره برایش به شکل مفرد ومونث می آید . کاری هم نداریم که این کلمه ما مذکر است یا مونث . مانند : هذه ابواب هذه نوافذ برای اینکه بدانید جمع مکسر شما مذکر است یا مونث ، کافی است مفرد آن را ببینید . اگر مفردش مذکر بود جمعش هم مذکر است واگر مفردش مونث بود جمعش هم مونث است .

ادمین بازدید : 756 پنجشنبه 21 خرداد 1394 نظرات (0)

درس عربی را اینگونه بخوانیم ....

زندگی کردن مانند دوچرخه سواری است ، برای حفظ تعادل بايد حرکت کرد.(انشتين)

 

مرور قواعد سال قبـــــل

 

•        آيا شما جزوه قواعد سالهای گذشته را نگهداری وبه موقع از آن استفاده مي کنيد؟

 

ü  قواعد عربی مثل زنجيری است که هر حلقه نياز مند ارتباط با حلقه های ديگر است .در واقع هر درس پيش نيازی برای درسهای بعدی است .به عنوان مثال  در عربی اول دبيرستان ، يادگيری قواعد ، اهميت بسيار زيادی دارد. زيرا مجموعه ی اين قواعد،تشكيل دهنده ی پايه ونكات مهم دستور عربی دبيرستان می باشد كه تا پايان ، ضرورت دارد شما آن ها را بدانید. مشکل بسياری از دانش آموزان در يادگيری قواعد عربی فراموش کردن مباحث سالهای گذشته است.به عبارتی ديگر پيش نياز لازم جهت ياد گيری درس جديدرا ندارند(قواعد درس عربی فرار است) پس هرچند وقت يک بار مروری بر آن ها داشته باشید.

 

تجزيه وترکيب(الاعراب والتحليل الصرفی)

 

•        بهترين راه جهت به خاطر سپردن قواعد وجلوگيری ازفراموشی آن چيست؟

 

ü  اگر مي خواهيد قواعد درس عربی را به خوبی ياد بگيريد ،آن را فراموش نکنيد(ملکه ذهن شود) وهرلحظه برای درس جديد آماده باشيدبهترين راه حل اين است، که خودتان را به تجزيه وترکيب جملات وکلمات عربی عادت دهيد(ازجملات ساده شروع کنيد)اگر بتوانيد متن درسها را تجزيه وترکيب کنيد قول مي دهم که از درس عربی لذت خواهيد برد.وهيچ وقت نمره کمتر از انتظار نخواهيد گرفت.آزمايش کنيد از همين الآن شروع کنيد.

پيش مطالعـــــه

 

•        آیا تا بحال درسی را که نخوانده ايد قبلاً خودتان آن رامطالعه کرده ايد ؟

 

ü   پیش مطالعه ی درس عربی و مطالعه ی کلمات جدید و ملاحظه ی متون جدید ، تصویر بهتری از درس ، در کلاس برای شما ایجاد می کند وبهتر مي توانيد با درس ارتباط بر قرار کنيد ؛ به گونه ای که بهتر می توانید در یادگیری درس، مشارکت و فعالیت داشته باشید. از داشتن اشتباه در این مورد هرگز نهراسید . اشتباه ، حقّ یک دانش اموزاست .فقط سعی نماييد اشتباهات را به حد اقل برسانيد.

 

 

واژه های جديد

 

•        درترجمه متن هر درس معمولاً کلماتی نا آشنا وجود دارند، برای فهمیدن معنای اين واژه ها چه کار می کنید؟

 

ü   يادگيری كلمات جديد هر درس ، نقش بسيار مؤثری در فراگيری درس دارد.برای ترجمه ی متن درس و جملات مربوط به تمرين ها ،چاره ای جز يادگيری اين کلمات نداريد. پس در اولين قدم بهتر است هنگام ترجمه متن درصورت برخورد با کلمات جديد به واژه نامه ی کتاب مراجعه کنید و معنی آن کلمات را به دست آورید.برای دانستن معنی واژه ها ، بايد بر متن خوانی تمرين بیشتری داشته باشید.فقط دانستن قواعد برای يادگيری درس عربی کافی نيست بلکه معنی کلمات وجملات مهمتر است.سعی گنيد معنای کلمات جديد را درقالب جملات کوتاه کتاب يا جملاتی که خودتان مي سازيد،ياد بگيريد.

روانخوانی متـــن

 

•        آيا سعی مي کنيد ،یک متن عربی را بدون اشتباه بخوانید؟

 

ü   مهارت روانخوانی از مهارت های مهم يادگيری یک زبان محسوب می شود.پس از يادگيری كلمات جديد درس ،دانش آموز بايد نسبت به روانخوانی متن درس اقدام نمايد.داشتن اشتباه ، مهم نیست ؛ مهم این است که شما اشتباهات را به حداقل برسانید. متن درس هر چه بيشتر خوانده شود ، در يادگيری مؤثرتر است. دانش آموزانی که روانخوانی آنها بهتر است،يادگيری آنها در درس عربی به مراتب بالا تر است

بازیابـی واژه ها ی دروس قبلی

•         برای شما پیش آمده است با این که کلمات جدید درس را هم خوانده اید در ترجمه ی عبارتی مشکل داشته باشید؟

ü    پس از روانخوانی متن  نسبت به ترجمه ی آن به فارسی اقدام کنید. برای انجام این کار ، علاوه بر دانستن معانی کلمات جدید ، باید معنی کلمات خوانده شده ی قبلی را نیز بدانید.طبيعی است برخی از واژه هایی را که در درس های قبل یا سال پیش خوانده اید فراموش کنيد. البته گاهی از روی متن ،ويا کلمات هم خانواده،وقرينه های موجود می توانید جمله ای را که یکایک معنی آن را نمی دانید،ترجمه ی آن را حدس بزنيد. برای دستيابی به معنی اين كلمات ، بهترين كار  مراجعه به معنی اين كلمات در درس های قبلی و يا  كتاب های پايه ی قبل است.

ترجمــــــه

تفاوت ترجمه ی لفظ به لفظ با ترجمه ساده وروان وادبی چيست؟شما سعی مي کنيد چگونه ترجمه کنيد؟

 

ü  از حفظ کردن معنی جملات پرهيز کنيد.زيرا اين امر باعث خستگی وکاهش کارايی مي شود وهيچ سودی ندارد. بلکه سعی کنید جملات به فارسی روان معنی شوند اگر ترجمه ساده و روان باشد  خواننده از ترجمه لذت مي برد.سعی کنيد معنی عبارت را درک کنيد وبا جملات خودتان وبه صورت ساده ترجمه کنيد.اگر از ترجمه آماده کمک مي گيريد،جهت رفع اشکال از آن استفاده کنيد. پس از ترجمه ی هر جمله  ، به برگه ترجمه خود مراجعه کنید. در صورت داشتن خطا ، مورد را ، بررسی و اصلاح  نمایید.

حل تمــریـــنات

 

•       آيا قبل از مطالعه قواعد به حل تمرينات مي پردازيد؟تمرينات را چگونه حل مي کنيد؟

 

ü  شما زمانی مي توانيد تمرينات متنوع کتاب ودرک مطلب را حل کنيد ودر واقع به اهداف درس برسيد.که ترجمه درس وقواعد آن را ياد گرفته باشيدوخلاصه آن را به صورت چارتی در زهن تان مجسم نماييد.برای اين کار مي توانيد از خلاصه قواعد معلم استفاده کنيد. ويا خودتان اقدام کنيد.ودر حل تمرينات هرجا نياز بودبه خلاصه قواعد مراجعه نماييد. دانستن معنی جملات تمرین ها را فراموش نکنید.وهنگام بررسی تمرينات در کلاس پاسخهای خودتان رابا باسخهای کلاسی ومعلم تطبيق دهيد ودر صورت نياز اصلاح کنيد.

 

دفتر(پاکنويس)وخلاصه قواعد(چارت درس)

 

•   آيا دفتری جهت پاکنويس تمرينات وخلاصه قواعد تهيه مي کنيد؟ويا پوشه ای جهت نگهداری خلاصه قواعد وازمونهای مستمر سالانه در نظر گرفته ايد؟

 

ü  اگر شما بخواهيد تمامی پاسخ تمرينات،ترجمه وخلاصه قواعد را در داخل کتاب بنويسيد.بدون شک موقع مطالعه جهت آمادگی برای امتحان از کارتان پشيمان خواهيد شد.لذا پيشنها مي شود دفتری جهت پاکنويس ترجمه وحل تمرينات وپوشه ای جهت نگهداری خلاصه قواعد وآزمونهای کلاسی تهيه نماييد.تا در موقع مطالعه بتوانيد از آنها استفاده کنيد واز هدر دادن وقت، خسته وسردر گم نشويد.

 

نمونه سؤالات امتحانـــــی

 

•        به نظر شما حل کردن نمونه سؤال امتحانی ويا تست به يادگيری درس کمک خواهد کرد؟

 

ü  به نظر بنده جلسه امتحان ويا(پرسش وپاسخ)وايجاد سوال در ذهن دانش آموزيکی از راههای يادگيری درس وتثبيت آن در ذهن است.اصلاً جلسه امتحان يک کلاس آموزشی است،به شرطی که دانش آموزبعد از امتحان به دنبال جوابهایی که ندانسته بگردد ورفع اشکال نمايد.برای اينکه دانش آموز سرجلسه امتحان سردر گم ودچار اضطراب نشوداز قبل بايدبا نمونه سؤالات اشنا گردد تامطمئن شود که می تواند از اندوخته هايش استفاده کند.پس پيشنهاد مي شود پس از مطالعه درس به حل نمونه سؤالات سنوات گذشته و مرور سوالات مستمر طی سال تحصيلی با جديت بپردازيد.


موضوعات مرتبط: زبان و ادبیات عربی ، آموزش عـربــی برای دانشجــویان زبان و ادبیــات عرب ، ســــــؤال از

ادمین بازدید : 1002 پنجشنبه 21 خرداد 1394 نظرات (0)

 

آمين

اسم فعل امربه معني استجب  و مبني بر فتح

آنفا"

ظرف زمان ومنصوب

اُخري

غير منصرف است « به علت صفت وتانيث

اهلا" وسهلا"

ادات (تحسين وترحيب)به معني خوش آمدي         مفعول به براي فعل محذوف

اولو

جمع «ذو»ازلفظي ديگر،به معني دارندگان ،اعرابش مانند جمع مذكر سالم

ايّاك

ازالفاظ تحذيراست و مفعول به  براي  فعل محذوف

ايضا"

به معني  نيز  و همچنين –مفعول مطلق براي فعل  محذوف

اين

به معني  كجا     ظرف مكان  ومبني بر فتح

بضع و بضعه

مابين سه تا نه  را گويند

تعسا"

مفعول مطلق براي فعل معذوف وبراي نفرين به كار مي رود

ثم

اشاره براي مكان بعيد به معني  هناك- مبني بر فتح ودر محل نصب

ثم

حرف عطف براي ترتيب وتراخي «بامهلت » مثل : جاء سعيد ثم فريد يعني ابتداسعيد آمد سپس فريد

جميع

ازالفاظ تاكيد معنوي

حاشا

ادات استثنا مابعدش  منصوب است يا مجرور

حسنا"

مفعول به براي فعل محذوف  يعني فعلت حسنا"

حقا"

مفعول مطلق براي فعل محذوف

حين

ظرف زمان مبهم

حي،حيهل،حي هلا

اسم فعل امر به معني اقبل  و  عجل

خلال

ظرف مكان و منصوب

خوف

مفعول به است مثل « طرب التلميذ خوف المعلم »

دع

فعل امراز(ودع ، يدع ) به معني ترك

دون

ظرف مكان است وبيشترين كاربردش نصب است بنابر ظرفيت

ذات

اسم به معني :     صاحبه               ومؤنث ذو

ذر

فعل امر به معني اترك

رويد

دراصل ارواد مصدر باب افعال است كه تصغير وترخيم شده به معني (مهلا" ،رويدا" )مفعول مطلق است

زمان

اعرابش مانند اسبوع است يعني ظرف زمان و منصوب

سبحان

مفعول مطلق براي فعل محذوف

سمعا" وطاعه"

مفعول مطلق براي فعل محذوف

شطر

 به معني سوي وجانب – ظرف زمان ومكان

صباح ، مساء

ظرف زمان منصوب

صبرا"

مفعول مطلق براي فعل محذوف

طوبي

به معني جنت و سعادت  و هميشه مبتدا است وخبرش جار ومجرور

طوعا"

حال  و منصوب

عل

مخفف لعل

قاطبه

حال به معني جميعا"

كافه

حال ومنصوب به معني كل

كيف

اسم است ومبني بر فتح

لات

درعمل و معني مانند ليس است وبايد اسم وخبرش از اسماء زمان باشد

لدي

ظرف زمان يا مكان مبني بر سكون به معني عند

هيا

اسم فعل امر به معني « اسرع »

هيهات

اسم فعل امر به معني بعد

يوم

ظرف زمان واعرابش مانند اسبوع است

اربا" اربا"

به معني عضوا" عضوا   -حال ومنصوب

ازاء

ظرف مكان به معني مقابل

ارضون

جمع ارض واز اسم هاي ملحق به جمع مذكر سالم

اسبوع

اگر دلالت بر زمان كند وصحيح باشد كه جلوش في بگذاريم ظرف است درغير اين صورت اعرابش بستگي به نقش آن دارد

اف

در لغت به معني چرك اطراف ناخن  وگفته شده « چرك گوش » اسم فعل مضارع است به معني اتضجركثيرا"

حذار

اسم فعل امر به معني  احذر

 

ادمین بازدید : 984 پنجشنبه 21 خرداد 1394 نظرات (0)

زمان

معادل عربی

معادل فارسی

مثال

گذشته ساده

سَمِعَ

شنید

الیوم أکملتُ لکم دینکم و أتممتُ علیکم نعمتی

امروز دینتان را برای شما کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم.

گذشته نقلی

قد+سَمعَ

شنیده است

قَد أنزَل اللهُ الیکم ذکراً

خداوند برای شما ذکری (قرآن ) را فرستاده است.

گذشته بعید

کان + قد + سَمعَ

شنیده بود

کانَ الامامُ قَد نَصَحَ الرّجلَ التّائبَ .

امام مرد توبه کننده را نصیحت کرده بود.

گذشته استمراری

کان + یَسمعُ

می شنید

کان یَستَحیی نساءهُم

(فرعون) زنانشان را زنده می گذاشت .

ماضی استفهامی

هَل (أ) سَمِعَ؟

آیا شنید؟

أرأیتَ الّذی یُکذّبُ بالدّین؟

آیا دیدی کسی را که دین را تکذیب می کند؟

مضارع اخباری

یَسمَعُ

می شنود

و تَری الجبالَ تَحسبُها جامدةً و هیَ تمرّ مرّ السّحاب.

وکوهها را می بینی می پنداری ایستاده اند در حالی که چون ابر می گذرند .

مضارع التزامی

حروف ناصبه(أن،ﻟ،حتی)+یَسمَعِ

بشنود(باید بشنود)

یُریدونَ لیُطفئوا نور الله بأفواههم.

می خواهند نور خداوند را با دهانهایشان خاموش کنند.

مضارع استفهامی

هَل (أ) یَسمعُ؟

آیا می شنود؟

فَهَل تَری لَهُم مِن باقیةٍ؟

آیا از آنها کسی را باقی می بینی؟

مستقبل

س یا سوف + یَسمعُ

خواهد شنید

و لَسوف یُعطیکَ ربّکَ فَتَرضی

و پروردگارت به تو آنگونه خواهد بخشید که راضی شوی

سَیَذَّکّرُ مَن یَخشی

هر کس بترسد عبرت خواهد گرفت

امر

إسمَع

بشنو

اُذکُروا اللهَ ذکراً کثیراً.

خداوند را بسیار یاد کنید.

جملات ربطی(اسنادی)

مبتدا+خبر

استفاده از فعل ربطی

و اللهُ سَمیعٌ بَصیرٌ .

خداوند شنوای بینا است .

ب) تطبیق منفی زمانها:

زمان

معادل عربی

معادل فارسی

مثال

گذشته ساده منفی

ماسَمِعَ یا لَم یَسمَع

نشنید

و ما تفرّق الّذینَ اُوتوا الکتابَ .

و کسانی که به آنها کتاب (خدا) داده شد پراکنده نشدند

أ لَم نَشرَح لکَ صَدرَک .

آیا سینه ی تو را برایت گسترده نکردیم .

گذشته نقلی منفی

لَمّا یَسمَع یا ما قَد سمعَ

نشنیده است

لَمّا یَدخُل الایمانُ فی قلوبهم .

هنوز ایمان در دلهایشان وارد نشده است .

گذشته بعید منفی

ما کانَ سَمعَ یا لَم یَکن سَمعَ

نشنیده بود

ما کانَت الصّحوة الاسلامیّةُ انتَشَرَت فی کلّ البِلادِ .

بیداری اسلامی در همه ی کشورها گسترده نشده بود .

گذشته استمراری منفی

ما کانَ یَسمعُ یا کانَ لایَسمعُ

نمی شنید

کانَت الثّورة لا تَخضَعُ أمامَ المُستَکبرینَ .

انقلاب در برابر مستکبران سر فرود نمی آورد .

حال منفی ( مضارع اخباری منفی)

لا یَسمعُ

نمی شنود

لا یَسمعونَ فیها لَغواً و لا کذّاباً .

در آن ( بهشت ) سخن بیهوده و دروغ نمی شنوند

مضارع التزامی منفی

أن لا یَسمعَ ( ألاّ یَسمعَ )

نباید بشنود

لکی لا تأسواعلی ما فاتَکُم .

تا بر آنچه از دستتان رفته است تأسّف نخورید .

مستقبل منفی

لَن یَسمَعَ

نخواهد شنید

و لَن تَجدَ لسنّة اللهِ تَبدیلاً

برای قانون خداوند تغییری نخواهی یافت.

امر منفی (نهی)

لا تَسمَع

نشنو

و لا تَحزَنوا و أنتم الاعلون إن کنتُم مؤمنینَ

غمگین نباشید در حالی که شما برترید اگر به خدا مؤمن باشید .

 

ادمین بازدید : 1031 پنجشنبه 21 خرداد 1394 نظرات (0)

نحوه  مطالعه عربی 3 دروس 5 تا 7

تمییز همواره اسمی است جامد نکره منصوب که از کلمه‌ی ماقبل خود یا از جمله‌ی ماقبل خود رفع ابهام می‌کند که به همین علت به آن زائل یا یُزیل‌الابهام گویند. این‌گونه اسم‌ها در اصل مبتدا یا فاعل یا مفعول بوده‌اند مثل‌«حَسُنَ هذا التلمیذُ خُلقاً». این دانش‌آموز از نظر اخلاق نیکو شد. در جمله‌ی فوق کلمه‌ی خُلقاً تمییز یا روشنگر جمله نام دارد که رفع ابهام نموده است و غالباً معنای (ازنظر، ازجنبه‌ی، ازلحاظ) می‌دهد. دام‌های آموزشی این درس 1) تمییز شبیه مفعول مطلق نیابی و یا سایر منصوبات است , در این حالت چه‌گونه آن را شناسایی کنیم؟ پاسخ: علاوه بر منصوب و جامد و نکره بودن خود تمییز باید بدانیم که این کلمات از جنس فعل جمله نمی‌آیند و همواره قبل از خودشان اسم تفضیل یا فعل تمییز طلب یا واحد‌های وزن... دارند. مثل: تَقَدَمَ (فعل) هذا التلمیذ تَقَدُماً (مفعول مطلق) تَقَدَمَ (فعل) هذا التلمیذ درساً (تمییز) 2) فعل‌های تمییز‌طلب با فعل‌های دو مفعوله اشتباه نمی‌شوند؟ پاسخ: با تکرار و تمرین و جداسازی این دو دسته قادر به تشخیص خواهید بود. فعل‌های دو مفعوله: اَعطی، آتی، حَسِبَ، جَعَل، رَزَقَ ... فعل‌های تمییز‌ طلب: ازداد، امتلأ، کفَیَ، تَقَدم، حَسُنَ، طابَ ... 3) چگونه تمییز را با یک نگاه تشخیص دهیم؟ پاسخ: با تسلط بر نشانه‌های آن که قبل از آن با ‌فاصله یا بی‌فاصله می‌آید مثل: الف) اسم تفضیل بر وزن اَفعَل، اَفَل، اَفعَی+ تمییز منصوب هُوَ أَحسَنُ مِنی إحساساً هُوَ أشَد مِنی خُلقاً هُوَ اَلأعلی قولاً ب) دو کلمه‌ی خیر- شر+ تمییز منصوب الصالحات خیرٌ عند ربک ثواباً ج) فعل‌های تمییز‌طلب لازم یا متعدی+ تمییز لازم: حَسُنَ، طابُ، خاضَ، کَفَی، تَقَدَمَ، امتلأ، ازداد، ارتفَعَ، إشتَهَرَ متعدی: فَجَرَ، ملأَ، زِد مثال: یَمتَلِئُ قلبی نوراً فَجَرنا الارضَ عیوناً د) واحدهای وزن، پیمانه و مقدار، مساحت، عدد 3 به بعد واحد وزن مثل: کیلو، مثقال، ذره، غرماً واحد پیمانه مثل: کوب، کأس، قدح واحد مساحت مثل: هکتار، متر عدد 3 به بعد مثل: ثلاث، اَربعَ، خمس، ست... * عدد‌های 1و2 (واحد- اثنان) و عدد‌های ترتیبی (اول، ثانی، ثالث، رابع، خامس…) نمی‌توانند پس از خود تمییز بگیرند زیرا این اعداد خود صفت‌اند مثل: رایتُ رجلینِ اثنینِ 3 نکته‌ی مهم: اگر تمییز پس از اسم تفضیل بیاید در اصل مبتدا بوده است انتَ اَصدَقُ الناس قولاً (تمییز) در اصل قولُک (مبتدا) أصدقُ … اگر تمییز پس از فعل لازم بیاید در اصل فاعل بوده مثل: خاض ذلک النهر ماءً (تمییز) در اصل خاضَ ماءُ (فاعل) ذلک النهر اگر تمییز پس از فعل متعدی بیاید در اصل مفعول‌به بوده مثل: فَجَرنا الارضَ عیوناً (تمییز) در اصل فَجَرنا عیونَ الارضِ درس6: اسلوب استثناء برای جداسازی کسی یا چیزی از یک گروه یا اشیاء یا … به کار می‌رود و 3 رکن دارد : مستثنی‌منه: همان قاعده‌ی کلی است که جداسازی از او صورت می‌گیرد. مستثنی: همان جزء جداشده از کل است. حرف استثناء: إلا می‌باشد که عمل جداسازی را انجام می‌دهد. فاز الطلاب (مستثنی منه) فی الامتحان اِلا( حرف استثناء) المتکاسلیَنِ (مستثنی منصوب) انواع استثناء 1) استثنای تام یا کامل: هرگاه مستثنی‌منه که یک اسم جمع یا ضمیر جمع است درون جمله بیاید, جمله‌ی قبل از اِلا کامل خواهد بود که در این حالت تام نام دارد. تام فعلیه: فعل مثبت یا منفی+ اسم جمع+ اِلا+ مستثنی 100% منصوب یفوز الناس فی‌الحیاه اِلا الکافرین لا تعبدوا احداً اِلا الله تام اسمیه: مبتدای جمع+ خبر مفرد یا شبه جمله+ اِلا+ مستثنی 100% منصوب التلامیذ ناجحون اِلا واحداً منهم کل الانسان هادمون اِلا الله * با اندکی دقت متوجه می‌شویم که در تام‌ها مستثنی‌منه وجود دارد و مستثنی‌منه نیز همواره یک اسم جمع می‌باشد مثل: ( طلاب، تلامیذ، اصدقاء، الناس، احد، شئ، انسان، جمیع، کل، عمل، قَول، کلام،... ) و مستثنی همواره منصوب است. لا تَقُل شیئاً اِلا الحقَ/ رایتُ جمیع اصدقائی اِلا واحداً حال اگر مستثنی‌منه ( اسم جمع قبل از اِلا) را حذف کنیم استثناء مفرَغ یا تهی و ناقص می‌شود. در این حالت مستثنی یا کلمه‌ی پس از إلا برای رفع نقص در جمله نقش گرفته و منصوب یا مرفوع می‌شود. 2) استثنای مفرغ فرمول مفرغ اسمیه= هل، ما، لا+ اسم+ اِلا+ مستثنی مرفوع در نقش خبر مثال: هل جزاءُکَ اِلا الاحسانُ ما المالُ و النبرنَ اِلا ودائعُ لا اله اِلا اللهُ فرمول مفرغ فعلیه= ...... فعل منفی ماضی یا مضارع (نزدیک‌ترین فعل به اِلا)+ اِلا+ مستثنی مرفوع ( فاعل نایب اسم ناقصه) یا منصوب ( مفعول خبر ناقصه) ما جاء اِلا تلمیذٌ (فاعل) لاینجَحُ اِلا طالبٌ (فاعل) مارایتُ اِلا تلمیذاً (مفعول) لم یکن فی‌الصف اِلا تلمیذٌ (اسم مؤخر کان) ما کان الهدفُ اِلا تعلیمَ الناس (خبر کان) ما قُتِلَ فی‌الحرب اِلا مقاتلٌ (نایب فاعل) لا یُسمَعُ اِلا اصواتُ العصافیرِ (نایب) * جمله‌های تام به شکل (به‌جز- مگر) و جمله‌های مفرغ با فقط در ابتدا و مثبت بودن فعل ترجمه می‌ شوند مثل: تام= لاتعبدوا اَحَداً اِلا الله= کسی را نپرستید به‌جز خدا مفرغ= لا تعبدوا اِلا الله= فقط خدا را بپرستید درس 7: منادا (یا+ منادای منصوب) ابتدا منادا را اثبات کرده سپس انواع منادا را بررسی کنید. * برای اثبات منادا کافی است بدانیم پس از منادا، فعل یا ضمیر صیغه‌ی 7 تا 14 می‌آید در حالی‌که پس از مبتدا فعل یا ضمیر صیغه‌ی 1 تا 6 و یا یک اسم مرفوع می‌آید مثل: منادا: ربی (منادا) اِغفِر (امر مخاطب) لی ذنوبی ربی (منادا) لاتردَ (نهی مخاطب) حاجتی ربی (منادا) انتَ (7) خالقُ السماوات ربی (منادا) أنا (13) تائبٌ إلیکَ مبتدا: ربی (مبتدا) خالقُ (اسم مرفوع) السماوات ربی (مبتدا) خَلَقَ (ماضی صیغه 1) السماوات ربی (مبتدا) یغفرُ (مضارع صیغه 1) ذنوبی انواع منادا 1) منادای علم= یا+ یک اسم خاص-ُ دار ( منادای علم مبنی بر ضم محلاً منصوب بی ال و بی تنوین) یا علیُ، یا فاطمهُ، یا اللهُ، یا مریمُ یا ایرانُ، یا اصفهانُ، یا جوادُ، یا قریشُ 2) منادای نکره مقصوده نوع الف= یا+ یک اسم عام-ُ دار ( منادای مبنی بر ضم محلاً منصوب بی ال و بی تنوین) یا رجلُ، یا امراهُ، یا طالبهُ یا تلمیذُ، یا ناسُ، یا بلدُ، یا مومنُ * به جای یا الله می‌توان از اللهُمَ استفاده کرد که همان منادای علم است. * به جای یک اسم عام مفرد می‌توان از مثنی یا جمع یا موصول استفاده کرد که همان منادای نکره‌ی مقصوده است. مثل: یا مَن، یا مومنونَ، یا تلمیذانِ * دو نوع منادای گفته‌شده، ظاهرشان مرفوع است ولی باید بدانیم که ظاهر این‌دو مهم نیست بلکه این مهم است که محلاً منصوب‌اند. 3) منادای مضاف (با اعراب اصل فرعی تقدیری) یا+ بی ‌ال+ ال دار مجرور یا+ بی ال ( منادای مضاف منصوب)+ ضمیر متصل جری (مضاف‌الیه مجرور) * منادای مضاف با اعراب اصلی فقط-َ می‌گیرد. مثل: یا ربَنا، یا ربَ‌‌‌‌‌‌ العالمینَ، یا قاضیَ‌ الحاجاتِ * منادای مضاف با اعراب فرعی در مثنی و جمع مذکر به یاء و در خمسه به الف و در جمع مونث به کسره می‌باشد. مثل: یا تلمیذَی المدرسهِ/ یا أَخوَیَ/ یا مسلِمی العالم/ یا مسلماتِِ العالم/ یا ذاالجودِ/ یا ابانا/ یا اخانا/ یا ذاالکرمِ * منادای مضاف با اعراب تقدیری در مقصور‌ها و مضاف‌به ی متکلم وجود دارد. مقصور= یا مولانا/ یا فتی المدینه/ یا هُدَی الناسِ مضاف‌به ی= یا ربی/ یا اصدقائی/ یا الهی/ یا صدیقی * به جای ی متکلم می‌توانیم–ِ نیز بیاوریم مثل: یا اولادی--- یا اولادِ که باز هم منادا مضاف و تقدیراً منصوب است یا ربی---- یا ربِ 4) منادای نکره‌ی مقصوده نوع ب ( مبنی بر ضم محلاً منصوب) یا+ أیُها+ ال دار مذکر مرفوع أیَتُ (منادا محلاً منصوب) ها (حرف زاید)+ ال دار مونث مرفوع (تابع منادا مرفوع) مثال: اَیُها المسلمون/ ایُها الطلبهُ اَیتها المسلماتُ / ایتها الامهاتُ ایها الرجلُ/ ایتها التلمیذتانِ ایتُها الارضُ/ ایتُها النفُس * ارض، شمس، نفس، دار، نار، بئر، ریح، روح، عصا، سماء، مونث‌اند پس با ایتها به‌کار می‌روند. * طَلَبه، وَرَثَه، کَفَره، جَبَره (وزن فَعَلَه) جمع‌های مکسری‌اند که مفردشان مذکر است پس با ایُها به‌کار می‌روند. 5) منادای شبه‌مضاف منصوب به اعراب ظاهری اصلی یا+ اسم-ً دار منصوب یا تصیراً بالعباد/ یا وجیهاً/ یا عالماً/ یا غنیاً لا یفتقر

ادمین بازدید : 1016 پنجشنبه 21 خرداد 1394 نظرات (0)

سؤال :آیا کلماتی نظیر (عند ،بین ،فوق،تحت و...........)می توانند هم خبر باشند وهم ظرف ویا آیا یک کلمه می تواند در آن واحد دو نقش داشته باشند؟ جواب:این کلمات ظروف غیر متصرّفند و همیشه ظرف واقع می شوند اینها متعلق به فعل یا شبه فعلی هستند که عامل نصب ظرفند و اگر در جمله ای خبر واقع شوند این ظروف خبر واقعی نیستد بلکه جانشین عامل خود هستندوما به آنها خبر می گوییم وخبر اصلی آها (موجود) است که حذف شده است واینکه چرا خبر اصلی حذف شده جواب این است قاعده: هر گاه خبر دلالت بر وجود مطلق کند ( وجودبدون قید )حذف می شود ظرف یا جار و مجرور به جای آن بایدقرار گیرد مثال : الامیرُ عندک، الامیر مبتدا/ عندَ: ظرف متعلق به خبر(موجودٌمحذوف)این ظرف جمله را بی نیاز از خبر کرده است و لی در دبیرستان می گوییم خبر از نوع شبه جمله(ظرف) وبه آن اکتفا می کنیم حال به نمونه ای از تستهای کنکور سراسری توجه کنید: سوال-عيّن ما ليس فيه المفعول فيه. 1) أين معزّ الأولياء و مذلّ الأعداء؟! 2)إذا دُعيتَ إلي مجلس کريم فاستجب! 3) متي تستيقظ من نوم الجهل، ايها الغافل؟! 4) ألا تُحبّ أن ترجع أيام الدّراسة؟! گزینه 4:ایام نقش فاعل را دارد سوال- عيّن العبارة التي فيها اسم يدلّ علي زمان وقوع الفعل: 1) ربنّا! هب لنا مانحتاج إليه إذا سألناك! 2) ليس قرب بيتنا جبل إلّا هذا التلُ الرّمليّ! 3) دَعت اُمّ صديقتي كلّ زميلاتي للاشتراك في الحفلة 4) كان بين الأطبّاءاختلاف حول معالجة هذا المريض جواب:گزینه 1-اذا

ادمین بازدید : 1017 پنجشنبه 21 خرداد 1394 نظرات (0)

انواع « ما »
1- « ما » الشرطية : مطابق با نقش خود در عبارت اعراب می پذيرد . « و ما تفعلوا من خير يعلمه الله » (بقره 197)
2- « ما » الموصولية : برای عاقل و غير عاقل . « يسبّح لله ما في السماوات و ما في الأرض »
3- « ما » الاستفهامية : برای سؤال در مورد غير عاقل و حقيقت و يا صفت چيزي به كار مي رود. « ما فعلت ؟ » « ما اقسام الكلمة ؟»
4- « ما » التعجبية : نكره ی تامه به معنی « شيء عظيم » .
5- « ما » المصدريه كه با ما بعد خود به تأويل مصدر می رود.
الف : ظرفيه ى زمانيه ، زمانی كه ما بعد آن دلالت بر زمان می كند . مانند : « و اوصاني بالصلاة و الزكاة مادمت حيّا » ( مريم 31) « ما دمت حيا » أي: مدّة حياتي. « ما » حرف مصدري است ومحلي از اعراب ندارد.
ب: مصدريه غير ظرفيه ، در اين صورت با توجه به مقتضيات جمله با ما بعد خود نقش می پذيرد. مانند : « آمنوا كما آمن الناس « بقره 13 » اي « آمنوا كإيمان الناس »
6- « ما » الزائدة كه در موارد زير مي آيد:
الف : بعد از إذا « و كلّ ما بعد اذا زائده » مانند:«إذا ما حضر المعلم سكت الحاضرون » .
ب: بعد از متی مانند :« متى ما تأت أعلِّمك ».
ج : بعد از حروف جر مانند : فعمّا قريب يأتي النصر»
د : بعد از « لاسيَّ » ( زماني كه اسم پس از آن منصوب يا مجرور باشد .)
ه : پس از « احياناً و قليلاً و كثيراً » مانند : كثيرا ما نصحتك . (كثيرا : مفعول فيه )
و : پس از « أيّ » أيّما التلميذين كافأت ؟ أيّ : مفعول به ، ما : زائده و التلميذين : مضاف اليه
7- «ما » نافيه غير عامل : كه فعل ماضي و يا مضارع را منفي مي كند.
8- « ما » نافيه عامله ( ما شبيه به ليس يا ما حجازيه كه با شروط زير مبتدا را مرفوع و خبر را منصوب مي كند : خبر آن مقدم نشود ، معمول خبرش بر اسمش مقدم نشود ، پس از آن « إنْ » اضافه نشود ، خبرش با « إلاّ » نقض و تكرار نشود )مانند « ما أحَدٌ افضلَ من الشهيد».
9- « ما » الكافّة :كه به كلمات زير وصل مي شود :
- « إنّ و اخوات آن » إنّما المؤمنون إخوة .
- فعلهاي « كثر ، قلّ ، قصر ، شدّ ، طال » مانند : قلّما نال مناه من حرص . (فعلهاى مذكور در اين صورت فاعل ندارند)
- حرف جر « ربّ » مانند : ربّما ازورك . (در اين صورت ربّ نياز به مجرور ندارد).
10- « ما » پس از « نعم و بئس » : پس از موارد زير :
- معرفه تامه : مانند : علّمته علماً نِعِمّا . أي : نعم الشيء التعليم . نعم : فعل مدح ، ما : فاعل ،و مخصوص به مدح محذوف است .
- نكره : در محل نصب به عنوان تمييز و آن زماني است كه پس از آن جمله ى فعليه باشد . مانند : « نعمّا تتعلّمونه » إي « نعم شيئاً تتعلّمونه » نعم : فعل و فاعل ، ما : تمييز و جمله « تتعلّمونه » صفت براي « ما »
11- « ما » نكره ى تامّه اى كه اسم نكره به واسطه ى آن توصيف مى شود . در اين صورت ما به عنوان صفت در محل رفع ، نصب و يا جر است.
مانند : جئتك لأمرٍ ما . ما نعت براي « امر » در محل جر

ادمین بازدید : 1077 پنجشنبه 21 خرداد 1394 نظرات (0)

اسامی استفهام یازده تاست که عبارتند از : مَن =چه کسی ؟ ما چه چیزی ؟ من ذا=چه کسی ؟ماذا=چه چیزی؟ متی=چه موقع ؟ أیـّّانَ=چه موقع؟برای سوال از آینده است ؟أین=کجا؟ کیف=چگونه ؟ أنـّی=چگونه و چه موقع و کجا ؟کم=چقدر ؟ أی ّ=کدام ؟ برای تعیین نقش اسمهای استفهام به جمله سوالی جواب می دهیم کلمه ای که به عنوان جواب کلمه استفهام قرار می گیرد همان نقش اسم استفهام در سوال است به مثالهای زیر توجه کنید : من جاء؟ احمد جاء در این مثال نقش من مبتدا و محلا مرفوع است . مَن رأیتَ ؟ رأیتُ مریمَ . نقش من در جمله استفهامی مفعول به و محلا منصوب است . مَن هو ؟ هو علی ٌ . نقش من خبر مقدم و محلاً مرفوع است . الی من سلّمتَ ؟ سلّمتُ الی مریمَ . نقش من ،مجرور به حرف جر است بعد ازما و ماذا اگر فعل بیاید و آن فعل لازم باشد ما و ماذا نقش فاعل می گیرد و اگر متعدی باشد ما و ماذا نقش مفعول به دارد مثال : ماذا تصنعونَ ؟ نصنعُ سفینةً نقش ماذا مفعول به و محلاً مرفوع است . ماذا سقط ؟ سقط الفنجانُ در اینجا نقش ماذا فاعل ومحلا مرفوع است . واگر اسم بیاید نقش ما خبر مقدم است : ما تلک ؟هی عصای. نقش ما خبر مقدم و محلا مرفوع است درباره اعراب کیف هم بحث مفصل است و اگر به بخش اعراب در قسمت موضوعات مطالب در حاشیه سمت چپ دقت کنید می توانید آن را با عنوان اعراب کیف بیابید بنابر این به ذکر چند مورد بسنده می کنم : کیف َحالُک ؟ حالی جیّدٌ . نقش کیف خبر مقدم و محلاً مرفوع است . کیف َ خرج َ علیّ ٌ الی السوق ؟ خرجَ عاجلا ً . نقش کیف حال مفرد و منصوب است . أین َ اگر بعد از حروف جر نیاید همیشه در جوابش مفعول فیه قرار می گیرد و نقش مفعول فیه دارد . الی أین َ سافرتِ ؟ سافرتُ الی ایرانَ . نقش أین مجرور به جار است أین َ جلسنا ؟ جلسنا حول َ الشجرة ِ . نقش أین مفعول فیه است . متی عدتَ (رجعتَ ) ؟ رجعتُ صباحاً نقش متی مفعول فیه و منصوب .



تعداد صفحات : 74

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 586
  • کل نظرات : 32
  • افراد آنلاین : 10
  • تعداد اعضا : 768
  • آی پی امروز : 479
  • آی پی دیروز : 286
  • بازدید امروز : 1,259
  • باردید دیروز : 994
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 5,690
  • بازدید ماه : 5,690
  • بازدید سال : 189,103
  • بازدید کلی : 2,028,982